اگـر گـوینده در کلام خود ضرب المثلی را آگاهانه به کار گیـرد و یا کلام او بعداً ضـرب المثل شود ، می گوییم دارای آرایه ی ضرب المثل است .
مثال:
آن دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
تــو نیکــی میـکـن و در دجـــله انــداز کـــه ایــزد در بیــابانــت دهـــد بــاز ( همه ی بیت ضرب المثل است )
تفاوت های کنایه و ضرب المثل:
1. کنایه اغلب شکل مصدری دارد یعنی قابل تبدیل شدن به جمله است. مثال «موی دماغ کسی شدن» می توان گفت: موی دماغ من شده است.
به عبارتی کنایات، افعال گروهی هستند که در جایگاه گزاره ی جمله قرار می گیرند و نهاد می خواهند. مثال: «دست از پا خطا کردن» که در جمله ی کامل به همراه نهاد می آید: علی هنگام رانندگی، دست از پا خطا میکند. در حالی که اغلب مثل ها خود جمله ی کامل هستند.
2. کنایه ها اغلب جنبه ی پند و اندرزی ندارند ولی مثل ها اغلب دارای نصیحت و پند هستند چرا که حاوی نکات اخلاقی هستند.
3. مثل ها ریشه، سرگذشت و داستان و قصه ی تاریخی در پیشینه ی خود دارند ولی کنایه ها ندارند.
4. از کنایه ها مفهوم دور آن مور نظر است ولی در مثل ها اغلب مستقیم به معنی آن اشاره می شود.
5. ممکن است در ساخت مثل، یکی از واژه های اصلی، کنایه باشد اما هیچ گاه کنایه به طور مستقیم مثل به شمار نمی آید.
6. اغلب مثل ها موسیقی درونی و بیرونی، رسایی دارند اما کنایات فاقد آن هستند.
بیشتر بدانیم:
موسیقی درونی حاصل هماهنگی و ترکیب کلمات و طنین خاص هر حرف در مجاورت با حروف دیگر است.
موسیقی بیرونی که همان وزن عروضی است براساس کشش هجاها و تکیه ها، وزن، موسیقی بیرونی شعر را ایجاد می کند.
با سپاس از :http://6dabestani.mihanblog.com/